-
جای خالیت
شنبه 19 آذرماه سال 1390 17:22
ایـن جـا هـاے خـالـے کـه نـبـودنـت را به رُخـم مـے کـشـنـد چـه مـے دانـنـد . . ... فـرهـادتـــ شـده اَم ، بـا تـمـام زنـانـگـے اَم و چـه شـب هـا کـه خـواب ِ شـیـریـنـَت را نـمـے بـیـنـَم . . .
-
مــــــرا به آرامش برسان
دوشنبه 14 آذرماه سال 1390 13:35
چقــــــــــــــد کم تــــــــوقع شده ام نه آغوشت را میـــــــــخواهم، ... نــــــــــه یک بوســــــــــــه ! نــــــــــه دیگر بودنت را ! ... همین که بیایی و از کنارم رد شوی کافیست...! مــــــرا به آرامش میرساند حتی اصطحکاک ســــــــــــایه هایمان
-
قاصدک
جمعه 11 آذرماه سال 1390 14:17
قاصدک چرخی زد،خانه را پیدا کرد،بر لب پنجره آرام نشست،یک تلنگر دو تلنگر،پنجره باز نشد،پشت آن پنجره در تنهایی،در شب سرد زمین،قاصدک یخ زد و مرد...
-
قاصدک
جمعه 11 آذرماه سال 1390 14:15
قاصدک چرخی زد،خانه را پیدا کرد،بر لب پنجره آرام نشست،یک تلنگر دو تلنگر،پنجره باز نشد،پشت آن پنجره در تنهایی،در شب سرد زمین،قاصدک یخ زد و مرد...
-
بدرقه ...
سهشنبه 8 آذرماه سال 1390 17:50
وقت رفتنت از سکوتم تعجب نکن فکر نکن نسبت به تو بی تفاوتم!! نه..! من فقط عادت کرده ام! یک عــــــمر است هرکه را دوســــــــــت داشتم، بدرقـــه کردم..
-
توبه...
یکشنبه 22 آبانماه سال 1390 16:34
یاد آور سوره توبه برایم بی بسم الله آمدی ، و به توبه کردنم انداختی ******************* من که بی اجازه وارده زندگیت نشدم ...
-
دلم یک غریبه می خواهد
دوشنبه 16 آبانماه سال 1390 11:58
دلم یک غریبه می خواهد بیاید بنشیند فقط سکوت کند من هـی حرف بزنم ... و بزنم و بزنم تا کمی کم شود از این همه بار بعد بلند شود و برود نه نصیحتی نه..... !انگار نه انگار
-
دلم یک غریبه می خواهد
دوشنبه 16 آبانماه سال 1390 11:57
دلم یک غریبه می خواهد بیاید بنشیند فقط سکوت کند من هـی حرف بزنم ... و بزنم و بزنم تا کمی کم شود از این همه بار بعد بلند شود و برود نه نصیحتی نه..... !انگار نه انگار
-
گرما یعنی...!
جمعه 13 آبانماه سال 1390 13:39
گرما یعنی...! نفس های تو ، دست های تو ، آغوش تو...! من به خورشید ایمان ندارم !!!
-
نیستی
سهشنبه 26 مهرماه سال 1390 00:40
نفس می کشم نبودنت را نیستی هوای بوی تنت را کرده ام می دانی پیرهن جدایی ات بدجور به قامتم گشاد است تو نیستی آسمان بی معنیست حتی آسمان پر ستاره و باران مثل قطره های عذاب روی سرم می ریزد تو نیستی و من چتر می خواهم ... هر چیزی که حس عاشقانه و شاعرانه می دهد در چشمانم لباس سیاه پوشیده... خودم را به هزار راه میزنم به هزار...
-
یادش بخیر
پنجشنبه 14 مهرماه سال 1390 17:19
یادش بخیر آن روز که از پشت در آغوشم گرفتی آن لحظه ای که حس قشنگ زندگی را در من رویاندی و... اما اکنون هم دوستت دارم ... هر کجا که باشی هر طور که در باره ام فکر کنی حتی وقتی که احساس نفرت را حتی از پشت عینک های دودیت از چشمانت می خوانم... دوستت دارم تا همیشه......
-
ضعف و بی کسی
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1390 14:51
سکوت و صبوری م را به حسابِ ضعف و بی کسی ام نگذار دلم به چیزهایی پای بند است که تو یادت نمی آید...! تلنگری بزنی، آوار می شوم.... شکستنی تر از آنم که محتاجِ سنگی باشم
-
نقطه ضعف
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 14:48
چی عشقه تو نگاهه تو داغونو نابود کرده آتیشه عشقمونو کی خاکسترو دود کرده حرفای پر مکره کدوم گرگی تو رو مغرور کرد کی تو رو از دلم ربود کی تو رو از من دور کرد کی تو رو از من دور کرد ... *** کی نقطه ضعفه منو دید کی دستتو ازم گرفت اون همه اشتیاق چی شد کی از چشات قسم گرفت ... رفتنه تو به قلبه من ضربه سنگینی کوبوند مهلت نداد...
-
به گوشت میرسه روزی
شنبه 29 مردادماه سال 1390 17:56
به گوشت میرسه روزی که بعد از تو چی شد حالم چجوری گریه میکردم که از تو دست بدارم نشد گریه کنم پیشت نخواستم بد شه رفتارم نمی خواستم بفهمی تو که من طاقت نمیارم دلم واسه خودم می سوخت برای قلب درگیرم یه روز تو خنده هات گفتی تو می مونی و من میرم تو میمونی و من میرم سرم را گرم می کردم که از یادم بره این غم ولی بازم شبا تا...
-
داشتن تو
چهارشنبه 19 مردادماه سال 1390 14:40
گناهش گردن خودت... روزه بودم آن روز، که حسرت داشتن تو را خوردم...!
-
برگرد...
شنبه 15 مردادماه سال 1390 16:14
میگم راضی ام به رضای خــــــدا امـــــّــــا... دروغ میگــــــم تـــــــــو برگـــــــرد.. .
-
میترسم
شنبه 8 مردادماه سال 1390 17:06
میترسم از اینکه روزی … یک جایی … من و تو خیلی دور از هم... شب و روز تو آغوش یک غریبه بی قرار هم باشیم
-
چقدر سخته...
سهشنبه 28 تیرماه سال 1390 17:19
چقدر سخته... بعد از پشت سر گذاشتن کلی خاطره قشنگ با بی اعتنایی و بی تفاوتی بهت بگه : جدایی واسه هردومون خوبه و خوشبختر میشیم ....
-
نگران نباش
شنبه 25 تیرماه سال 1390 14:28
نگران نباش... حال دلم خوب است نه از شیطنت های کودکانه اش خبری هست نه از شیون های مداومش به وقت خواستن تو آرام گوشه ای نشسته و رویاهایش را به خاک میسپارد!!!
-
حیف
پنجشنبه 23 تیرماه سال 1390 14:46
خواستم بگویم که کیستم... دیدم نگفتن بهتراست !!!... چه سود آنکه با من نمی ماند ، همان بهتر که نشناسد مرا... آنکس که می ماند ، خود ، خواهد شناخت حیف نماندی که (منه) تعغیر کرده را ببینی .
-
یکی هست
سهشنبه 21 تیرماه سال 1390 15:52
یکی هست ، تو قلبم که هرشب واسه اون می نویسم و اون خوابه نمی خوام ، بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه یه کاغذ ،یه خودکار دوباره شده همدم این دل دیوونه یه نامه ، که خیسه پر از اشک و کسی بازم اون و نمی خونه یه روز همین جا ، تویه اتاقم یه دفعه گفت داره میره چیزی نگفتم ، آخه نخواستم دلش و غصه بگیره گریه می کردم ،...
-
نمیگذرم ازت
چهارشنبه 15 تیرماه سال 1390 14:49
فکر نمی کردم دنیا اینقدر نامهربونو سرد باشه که توش ادمایی مثل تو رو جا بده که همه عشق رو تبدبل به نفرت بکنه ... خیلی بی انصافیه به خدا . تو این دنیا خوشبختیتو از خدا میخوام ولی تویه اون دنیا هیچ وقت ازت نمیگذرم . مطمئن باش نمیگذرم ازت ...
-
فاصله، یعنی تکرار نبودن ها
یکشنبه 12 تیرماه سال 1390 17:18
حالا، فاصله، یعنی تکرار نبودن ها فکر نکن عادت می کنم هر شب نبودنت را. در سلول هایم خط می کشم تا بیایی و بدانی دل یک پا دارد ...
-
یک شب به خوابم بیا
دوشنبه 6 تیرماه سال 1390 14:10
یک شب به خوابم بیا تو از لذت های معشوق بودن برایم بگو! من هم از دردهای عاشق بودن! هر دو از چیزهایی حرف بزنیم که نداریم!!!
-
یکی باید باشه تو رو برگردونه ...
دوشنبه 30 خردادماه سال 1390 14:55
حس و حالم خوش نیست * همه چی داغونه * یکی باید باشه * تو رو برگردونه گم و گورم دورم * گیج و ویجم خستم * بس که پایه پلکمو * به دل در بستم پشت سر بیرونه * روبرو دیواره * داره از ابر سیاه * دردسر می باره دل مغرور اما * دست و پا نمی زنه *سنگ از آسمون بیاد * صخره جا نمی زنه چشماتو به روم نبند * خدا چشمش بازه * زندگی این...
-
دیدی فراموشت کرد...
پنجشنبه 26 خردادماه سال 1390 01:32
دله دیوونه من دیدی چطور فراموشت کرد؟؟؟ ... تا این موقع فکر میکردم که فراموشم نکرده ... فکر میکردم تبریک میگه مثل اون 5 سالی که تبریک گفته بود ... ولی فراموشم کرده . حد اقل میزاشتی ایلیا تبریک بگه اون که دوسم داره هیچ کس نمیتونه مثل من دوست داشته باشه .
-
دلم هواتو کرده :: دونیام منیم ::
سهشنبه 24 خردادماه سال 1390 01:30
هَوایتـــ که به سـَـــــرم میزنــد .. دیگـَــر در هیـــــــچ هَوایی، نمیتوانــَـــم نفس بِــِکشمــــــ ! عَجبــــــ نـَـفسگیــــر است دلم هواتو کرده دو سه روزه وقتی میشینم تو خونه قاصدک میاد میچسبه بهم ... وقتی قاصدکا رو میبینم خوشحال میشم ... چون فکر میکنم خبرای خوشی برام میارن ... فکر میکنم این قاصدکا میگن بهم که...
-
برگرد...
سهشنبه 17 خردادماه سال 1390 15:17
بعضی وقت ها چیزی می نویسی فقط برای یک نفر، اما دلـــــــــــت میگیرد وقتی یادت می افتد که هــــرکســـــــــــی ممکن است بخواند جــــــــــــز آن یـــــــــــــــک نــــــــــــــــــــفر..... همیشه فقط آینه بودم هر کسی فقط برای تست حیاتش مرا ها کند ... دعا کن یا بشکنم یا کسی به زیباییش در من پی ببرد دعا کن یا خورد شوم...
-
معنای معجزه باشو دوباره به قلبم برگرد
جمعه 13 خردادماه سال 1390 01:35
حالا که رفته ای ساعتها به این میاندیشم که چرا زنده ام هنوز؟ مگر نگفته بودم که بی تو میمیرم؟ خدا یادش رفته است مرا بکشد یا تو قرار است برگردی ؟ معنای معجزه باشو دوباره به قلبم برگرد
-
برخواهی گشت
پنجشنبه 12 خردادماه سال 1390 14:31
به شقایق سوگند که تو برخواهی گشت من به این معجزه ایمان دارم ...