من نیازم
تو رو هر روز دیدنه
از لبت
دوست دارم شنیدنه ...
همه چی بعد از ۳،۲ روز تکراری میشه ......... کار ......... تفریح ........ زندگی .... و بعد
فقط دلت خوشه عاشقی و یکی عاشقته ...... اما امان از روزی که عشق هم تکراری بشه ......
خیلی سخته مگه نه ؟ ............ خیلی وقته سوژه شخصی ندارم که در موردش بنویسم برای
همین مجبورم عمومی بنویسم .......... در مورد واقعیتهایی که کنارمون هست ............
قبولش داریم و با دیدنش تاسف می خوریم ............... اما برای من و تو تکرار و تکراری
شدن یه واژه بی معناس ............. من و تو با بقیه فرق میکنیم .............. همه اول همینو
میگن اما بعد میشن مثل همه و شاید بد تر از همه ............ اما ، ما مثل بقیه نیستیم .......
چند وقتیه من از هیچ چیز این زندگی لذت نمی برم .......... شاید اگه مجبور نبودم ....... شاید
اگه به خاطر تو نبود ........... استعفامو امضا می کردم ........... ظاهرآ همه چی خوبه اما من
یه کم خستم .......... یه کم درگیرم ............ احساس میکنم تو هم متل قبل نیستی ...........
احساسم معمولآ دروغ نمیگه ............ اگه چیزی هست بگو ........... احساس میکنم ازم دور
شدی ........... دیگه اشتیاق سابقو نداری ....... یه وقتها اونقدر فکر میکنم که مغزم از کار
میفته ........... من اینجا فقط حرف میزنم، دوست ندارم مطابق حرفهای من راهتو عوض کنی
نمی خوام به خاطر من ، اونی بشی که من میخوام .............. دوست دارم خودت باشی
همونی که قبولش داری و تاییدش میکنی ........... منم حتمآ مشکل دارم ......... منم ممکنه یه
روز مطابق میل تو نباشم .......... نمیگم من خوبم ............ اگه احساس کردی چیزی هست
بگو ......... بعد از تمام این حرفا .................. یادت باشه .........
دوست دارم .
کنار آشنایی تو آشیانه می کنم
فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم
کسی سوال می کند به خاطر چه زنده ای؟
و من برای زندگی تو را بهانه می کنم .