عشق یعنی ..
من / عشق
پاک یعنی
سرزمین لحظه
یعنی بیداد
عشق من
باختن عشق
جان یعنی
زندگی لیلی و
قمار مجنون
در عشق یعنی ... شدن
ساختن عشق
دل یعنی
کلبه وامق و
یعنی عذرا
عشق شدن
من عشق
فردای یعنی
کودک مسجد
یعنی الاقصی
عشق / من
عشق آمیختن افروختن
یعنی به هم عشق سوختن
چشمهای یکجا یعنی کردن
پر ز و غم دردهای گریه
خون/ درد بیشمار
عشق من
یعنی الاسرار
کلبه مخزن
اسرار یعنی
بی نگاهت بهاری ندارم
بی تو جز گریه کاری ندارم
بی تو چون مشق خط خورده دیگر
کمترین اعتبار ندارم
آه همسایه ها بی وفایند
غیر غم غمگساری ندارم
همه هستی من آیه تاریکیست
که تو را در خود تکرار کنان
به سحر گاه شکفتن ها ورستن های ابدی خواهد برد
من در این آیه تو را آه کشیدم ،آه
من در این آیه تو را
به درخت و آب و آتش پیوند زدم
از وبلاگ خوبت تقدیر و تشکر به عمل می اید سلام گرم و صمیمانه من را به همه اعضای خانواده مخصوصا رضا کوچولو بر
برسان